راز زندگی, مطالب ناب, وبلاگ

سر گذشت من

هر روز با راز با قدیم و ندیم

زندگی من از آنجا شروع شد که توسط یکی از دوستان با کتاب راز آشنا شدم

من در آن زمان  در کار ساخت ساز بدهی خیلی سنگینی حدود 500 میلیون در سال94 داشتم وبه شدت افسرده شده بودم و

خودم را در اتاقی در بسته حبس کرده بودم و حوصله هیچکس را نداشتم

تا اینکه بطور اتفاقی یکی از دوستان قدیمی خود را دیدم که او هم دوره ای که من داشتم را به موفقیت گذرانده بود وبه سلامت

از آن عبور کرده بود…..

جویای زندگی من شد ومن اتفاقاتی که برایم گذشته بود برایش تعریف کردم و او گفت راهی که من رفتم را امتحان کن وحتما

موفق خواهی  شد

که او در اولین قدم کتاب راز را برایم آشنا کرد ومن بلا فاصله آن کتاب را تهیه وشروع به خواندن آن کردم وبعد از مطالعه آن کتاب

وکنجکاوی من باعث شد کتابهای دیگری را بخرم ومطالعه کنم

که بعد از آن فهمیدم راز این طبیعت خداوند چیست  بعد از یک ماه از آشنایی با کتاب راز کم کم از اطاق در بسته بیرون آمدم

ورابطه خود را با اطرافیانم بهتر کردم وبه قول معروف از لاک خود بیرون آمدم

قسمت اول                                               قدیم و ندیم

 

 

دستبند مسی

دستبند مسی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *